کد مطلب:314037 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:196

گوشت را برای طبخ آماده کردیم
آقای حجت الله لجرشی بروجنی، معروف به ناصر، در تاریخ 14 / 7 / 75 كرامتی را از مرحوم حجةالاسلام و المسلمین حاج سید آقا رحیم میرفروغی نقل كرده اند كه می خوانید:

محضر مقدس استاد گرانقدر حضرت حجةالاسلام و المسلمین جناب مستطاب آقای علی ربانی خلخالی، دانشمند محترم و نویسنده ی توانا، سلام علیكم.

احتراما، كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام را مطالعه كردم. از زحمات شما و انتشارات مربوطه قبلا سپاسگزاری می شود. مواردی از كرامت حضرت ابوالفضل علیه السلام را به شرح زیر خدمت شما ارسال می دارم كه در جلد دوم كتاب چاپ نمایید. امید است مورد توجه علاقمندان به ساحت قدس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام قرار گیرد. جریان بدین شرح است:

خطیب و دانشمند محترم، مرحوم حجةالاسلام و المسلمین حاج سید آقا رحیم میرفروغی قهفرخی، واعظ معروف منطقه ی چهارمحال و بختیاری و غیره بودند كه چند



[ صفحه 430]



سالی در اصفهان اقامت داشتند و از دوستان حقیر بودند. ایشان می فرمودند:

یازده سفر به كربلا مشرف شده، هر بار دو سه ماهی آنجا سكونت می كردم و به همه ی جهات آشنا بودم. یك روز به اتفاق برادرم حاج سید احمد میرفروغی به بازار كربلا رفته بودیم، در برگشت به منزل از قصابی كه آشنا بود، مقدار یك كیلو گوشت گوسفند گرفتیم و به طرف خانه حركت كردیم. در بین راه، آن روز برای بار دوم به حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برخورد كردیم. به برادرم گفتم: من دلم نمی آید كه به زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نرویم و یك راست به منزل برویم. ساعت حدود 9 صبح بود. به هر حال وارد حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شدیم و پس از ادب و احترام و خواندن زیارت و ذكر مصیبت منقول، حرم را به سوی منزل ترك كردیم. به منزل كه رسیدیم گوشت را برای طبخ آماده كردیم. بعد از نماز ظهر، برای صرف نهار آماده شدیم. اما وقتی به سراغ گوشت و قابلمه رفتیم، دیدیم كه دیگ كاملا جوشان است ولی گوشت نپخته بلكه گوشت تازه است! تعجب كردیم و مجددا گوشت را برای شب بار گذاشتیم. شب نیز كه قابلمه را سر سفره آوردیم، با تعجب دیدیم گوشت ابدا پخته نشده است.

فردا صبح به سراغ قصاب رفته و گفتیم: گوشت دیروز كه از شما خریدیم بد بود و روی چراغ آشپزخانه پخته نشد، چرا؟! قصاب، كه ارادتی هم به ما داشت، گفت: گوشت ما بد نبود؛ از این گوشت ما به همه فروخته ایم و كسی نیامد كه شكوه ای كند. شما تنها چنین می فرمایید. وقتی گوشت را در قابلمه به او نشان دادیم خود قصاب هم تعجب كرد و گفت سری در كار است. به فكر افتادیم كه چه سری دارد؟ بعدا متوجه شدیم كه وقتی گوشت را از قصاب خریدیم و به طرف منزل حركت كردیم، با آن وارد حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شدیم و چون گوشت وارد حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شده بود لذا آتش دنیا بر او كارساز نبود. به حرمت حرم حضرت آتش در آن اثر نكرد. این امر را یكی از كرامات حضرت ابوالفضل علیه السلام شمردیم و گوشت را به بیابان برده؛ دفن كردیم.

پس اگر انسان هم با خلوص نیت وارد حرم حضرت شود و عارف به حق حضرت



[ صفحه 431]



ابوالفضل العباس علیه السلام باشد، آتش دوزخ بر او سرد و سلامت می گردد. در پایان از خداوند برای آن مرحوم، طلب مغفرت و عزت داریم، و برای وجود شما خدمتگزار به اسلام و مسلمین آرزوی توفیق دارم.